با وجود اینکه‌ اقامه‌ نماز به‌ عنوان‌ سنتی‌ دینی‌ در جوامع‌ اسلامی‌ قدمتی‌ بس‌ دیرینه‌ دارد، برای‌ بسیاری‌ از مسلمانان‌ هنوز هم‌ پرسش‌های‌ بسیاری‌ درباره‌ این‌ فریضه‌ وجود دارد که‌ یا بی‌پاسخ‌ مانده‌اند و یا پاسخ‌ آنها به‌ زبانی‌ بیان‌ نشده‌اند که‌ اندیشه‌های‌ جستجوگر را اقناع‌ کند. به‌راستی‌ چرا باید نماز بخوانیم؟ «این‌ ایستادن‌ و خم‌ شدن، این‌ نشستن‌ و به‌ خاک‌ افتادن‌ و با هر یک‌ کلماتی‌ گفتن، چه‌ معنی‌ دارد؟» درست‌ است‌ که‌ برپایی‌ نماز، جامه‌ عمل‌ پوشاندن‌ به‌ فرمان‌ الهی‌ است، اما اگر از فلسفه‌ آن‌ آگاه‌ نباشیم، جز این‌ نمی‌توان‌ انتظار داشت‌ که‌ از آن‌ کالبدی‌ بی‌روح‌ و عادتی‌ بی‌ثمر بیش‌ نماند ـ چنانکه‌ برای‌ بسیاری‌ از ما چنین‌ است. کتاب‌ “سرود یکتاپرستی” مجموعه‌ چهار گفتار و یک‌ نوشتار است‌ از شهید آیت‌الله‌ دکتر بهشتی‌ درباره‌ چیستی‌ و فلسفه‌ نماز و مسایل‌ مربوط‌ به‌ آن: درباره‌ روح‌ و نقش‌ “سرود یکتاپرستی”. اولین‌ گفتار که‌ عنوان‌ “فلسفه‌ نماز” بر آن‌ گذارده‌ شده، به‌ تاریخ‌ بیست‌ و دوم‌ رمضان ‌۱۳۸۶ هجری‌ قمری، برابر با چهاردهم‌ دی‌ ماه‌۱۳۴۵ هجری‌ شمسی‌ در مرکز اسلامی‌ هامبورگ‌ ایراد شده‌ است. آیت‌الله‌ شهید دکتر بهشتی‌ که‌ خود از سرچشمه‌ فیضان‌ نماز بهره‌ها برده‌ بود، با مشاهده‌ کم‌توجهی‌ به‌ این‌ عبادت‌ انسان‌ساز، که‌ بدرستی‌ ستون‌ دین‌ نامیده‌ شده‌ و منبع‌ حیاتبخش‌ و نیروزای‌ مستمر زندگی‌ مسلمان‌ مؤ‌من‌ محسوب‌ می‌شود، به‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ نقش‌ نماز در زندگی‌ فردی‌ و اجتماعی‌ مسلمانان‌ می‌پردازد و با استفاده‌ از بدیهیات‌ فطری، تلاش‌ می‌نماید تا روح‌ منور نماز را چنان‌ بر شنوندگان‌ بنمایاند که‌ آن‌ را به‌ مثابه‌ سرودی‌ با آهنگ‌ یکتاپرستی‌ بنیوشند و بازتاب‌ آن‌ در جای‌ جای‌ زندگیشان‌ آشکار باشد. رمز صلابت‌ مشهور و مشهود در شخصیت‌ آن‌ شهید فرزانه‌ را باید در چنین‌ فهمی‌ از نماز جست. آنان‌ که‌ در پی‌ یافتن‌ راز راست‌ قامتی‌ وی‌ در سراسر زندگی‌ پرفراز و نشیب‌ اجتماعی‌ سی‌ ساله‌ او و مراحل‌ دشوار نهضت‌ اسلامیمان‌ هستند، باید به‌ درکی‌ چنین‌ از نماز نایل‌ شوند و ثمره‌ تعظیم‌ در برابر خالق‌ یکتا را در روابط‌ اجتماعی‌ لمس‌ کنند و ایمان‌ داشته‌ باشند که‌ «مسلمان‌ در برابر هیچ‌کس‌ تعظیم‌ نمی‌کند». ثمره‌ چنین‌ درکی‌ است‌ که‌ به‌ مسلمان‌ جسارت‌ می‌دهد تا بگوید: «من‌ شخصاً‌ تاکنون‌ در برابر هیچ‌کس‌ تعظیم‌ نکرده‌ و نخواهم‌ کرد. مسلمانم‌ و مسلمان‌ در برابر کسی‌ تعظیم‌ نمی‌کند» و «از هیچ‌کس‌ ستایشگری‌ نمی‌کند»؛ «نه‌ مرعوب‌ هیچ‌ چیز هستم‌ و نه‌ مجذوب»؛ چه‌ تنها خداوند است‌ که‌ سزاوار ستایش‌ است. از همین‌ روی، اگر مسلمان‌ روزانه‌ در پنج‌ نوبت‌ این‌ تمرین‌ را بکند و این‌ سرود توحید و یکتاپرستی‌ را بخواند اثری‌ چنان‌ ژرف‌ در روح‌ و جسم‌ و جان‌ او می‌گذارد که‌ او را در مقابل‌ سهمگین‌ترین‌ مصائب‌ و مشکلات، مقاوم‌ و استوار می‌سازد. گفتار دوم، از سلسله‌ مباحث‌ تفسیر قرآن‌ ایشان‌ برگزیده‌ شده‌ و به‌ تفسیر آیات ‌۱۴۲ تا ۱۵۲ سوره بقره‌ که‌ به‌ مناسبت‌ تغییر قبله‌ مسلمین‌ از مسجدالاقصی‌ به‌ مسجدالحرام‌ نازل‌ شده‌ است‌ اختصاص‌ دارد. در این‌ گفتار، نخست‌ به‌ زمان‌ و شأن‌ نزول‌ این‌ آیات‌ پرداخته‌ شده‌ است. پس‌ از آن‌ به‌ جنبه‌ فقهی‌ تعیین‌ قبله‌ و نقش‌ عرف‌ و محاسبات‌ دقیق‌ علمی‌ عطف‌ نظر شده‌ است. محور سوم‌ بحث‌ بر حول‌ نقش‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ تغییر قبله‌ در مرحله‌ای‌ حساس‌ از نهضت‌ اسلام‌ است‌ که‌ در آن‌ نیاز به‌ شفافیت‌ صف‌بندی‌ مسلمانان‌ در مقابل‌ غیرمسلمانان‌ پدیدار می‌شود و در تغییر قبله‌ نمود می‌یابد. چهارمین‌ موضوع‌ مورد بحث، نقش‌ قبله‌ واحد در یکپارچگی‌ و وحدت‌ کلمه‌ مسلمانان‌ است؛ یعنی‌ «آن‌ نوع‌ جهان‌ پیوستگی‌ متمرکز در محور اسلام‌ و تسلیم‌ حکم‌ و آیین‌ خدا بودن‌ که‌ شاخص‌ترین‌ صفت‌ امت‌ اسلامی‌ است. مردمی‌ که‌ ایدئولوژی‌ واحد آنها را به‌ هم‌ پیوسته‌ و این‌ ایدئولوژی‌ بر زندگی‌ آنان‌ تسلط‌ کامل‌ دارد، تصویر کننده‌ جامعه‌ جهانی‌ اسلام‌ هستند». و از این‌ رهیافت‌ است‌ که‌ شهید آیت‌الله‌ دکتر بهشتی‌ به‌ انتقاد از برخی‌ شیوه‌های‌ رایج، اما نادرست، در مجالس‌ بزرگداشت‌ معصومین‌- علیهم‌السلام‌- و بویژه‌ حضرت‌ فاطمه‌ زهرا- سلام‌الله‌علیها- می‌پردازند و محتوای‌ آنها را مغایر با هدف‌ والای‌ پیامبر، امامان‌ بزرگوار و گرامی‌ دخت‌ پیامبر می‌خوانند. گفتار سوم، پاسخی‌ است‌ که‌ در زمان‌ تصدی‌ ایشان‌ در مرکز اسلامی‌ هامبورگ‌ به‌ پرسشی‌ درباره‌ زبان‌ نماز داده‌ شده‌ است. شایان‌ تذکر این‌ که‌ یکی‌ از اموری‌ که‌ ایشان‌ بدان‌ اهتمام‌ می‌ورزیدند، ارتباط‌ با علاقه‌مندان‌ و جستجوگرانی‌ بوده‌ است‌ که‌ امکان‌ حضور در مرکز مذکور را نداشته‌اند. این‌ ارتباط‌ گاه‌ با ارسال‌ نامه‌ و گاه‌ با ارسال‌ نوار صوتی‌ حاوی‌ پاسخ‌های‌ ایشان‌ صورت‌ می‌گرفته‌ است. تلاش‌ ایشان‌ در این‌ پاسخگویی‌ بر آن‌ بوده‌ است‌ که‌ با بیانی‌ روان‌ و به‌دور از اصطلاحات‌ فنی‌ فقهی، علت‌ وجوب‌ قرائت‌ نماز به‌ زبان‌ عربی‌ توضیح‌ داده‌ شود. اینجا نیز رد پای‌ نقش‌ وحدت‌بخش‌ نماز به‌مثابه‌ سرود یکتاپرستی‌ قابل‌ مشاهده‌ است. گفتار چهارم‌ نیز از مباحث‌ تفسیر قرآن‌ ایشان‌ استخراج‌ شده‌ است‌ که‌ به‌ تفسیر آیه‌۲۳۹ سوره بقره‌ که‌ درباره‌ نماز وسطی‌ است‌ اختصاص‌ دارد. ایشان‌ در این‌ بحث‌ به‌ طرح‌ دیدگاه‌های‌ متفاوتی‌ که‌ توسط‌ مفسرین‌ و فقها در این‌ باب‌ ارایه‌ شده‌ می‌پردازند و راه‌ حلی‌ را عرضه‌ می‌کنند که‌ از طریق‌ آن، جمع‌ بین‌ نظرات‌ مختلف‌ ممکن‌ باشد. پایان‌ بخش‌ کتاب‌ حاضر، نوشتاری‌ از آیت‌الله‌ شهید دکتر بهشتی‌ است‌ که‌ همزمان‌ با گفتار آغازین‌ این‌ مجموعه‌ نگاشته‌ شده‌ و به‌صورت‌ دومین‌ نشریه‌ مرکز اسلامی‌ هامبورگ‌ منتشر گردیده‌ است. این‌ نوشتار در سال‌۱۳۴۷ برای‌ نخستین‌ بار با عنوان‌ “نماز چیست؟” در ایران‌ به‌ چاپ‌ رسید. شهید آیت‌الله‌ بهشتی‌ در این‌ رساله، بار دیگر بر نقش‌ حیاتبخش‌ نماز تأکید نموده‌ است: «نماز، سرود توحید و یکتاپرستی‌ و سرود فضیلت‌ و پاکی‌ است‌ که‌ باید فکر و روح‌ ما را در برابر عوامل‌ شرک‌زا و آلوده‌ کننده‌ای‌ که‌ در زندگی‌ روزمره‌ با آنها سر و کار داریم‌ پاک‌ و یکتاپرست‌ نگهدارد.»