منبع : http://www.moqawama.ir
همهی عزیزانمان در بقاع، خانواده و مردم ما هستند. حکومت و همچنین ما و مردم در قبالشان مسئولیت داریم. وقتی دیگران از مسئولیتشان شانه خالی میکنند مردم باید مسئولیت خودشان را بر عهده بگیرند. ما خانواده، همسایه و یک پیکر هستیم و سرنوشتمان مشترک است. اجازه نخواهیم داد هیچ کس به شما تعرض کند. به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد در این منطقه به هیچ عنوان ، بهانه و دلیلی هرگونه عملیات مهاجرتدهی انجام شود. اصولا ارتش و دستگاههای امنیتی لبنان مسئول هستند و همگی ما با آنها و پشت سرشان و اگر بخواهند پیش رویشان هستیم و با چشمان و مژگانمان - چنان که سید عباس میگفت - از همهی منطقه ، اهالیاش ، تک تک شهرکها ، تک تک خانهها و تک تک حومههای این منطقه حفاظت میکنیم . این تعهد ملی ، انسانی ، اخلاقی ، دینی و خط ماست. این امانت امام عظیم و کبیرمان ، امام سید موسی صدر است ؛ خداوند او و برادارن و عزیزانش را به سلامت باز گرداند . پس مردم آن منطقه باید آرامش داشته باشند . آنچه رخ داد ، دردناک بود اما نباید کسی به سوی ترس ، نگرانی ، مهاجرت و تجدید نظر دربارهی حضور در منطقه براند. باید بمانیم و پایداری، ایستادگی و همکاری کنیم . ما میتوانیم . به سادگی میتوانیم این تروریستها را شکست دهیم . تا این لحظه در همهی نبردهایمان آنها را شکست داده و دور کردهایم . بله ، ما میتوانیم این کار را انجام دهیم . آنچه مهم است همکاری، همدردی، وحدت ملی و البته در درجهی اول حکومتی است که مسئولیتش را بر عهده بگیرد . اگر حکومت مسئولیتش را پذیرفت ما در کنار و پشت سرش و هر جا که خواست پیشاپیشش هستیم. اما کاملا مثل همیشه : ما زیاد به انتقادها و شعارها کاری نداریم . وقتی موضوع به خون ، زندگی ، بقا و جلوگیری از مهاجرت مردم میرسد آمادهایم بدون هیچ تردید ، دستهبندی و تبعیضی مسئولیت را بر عهده بگیریم.
بسم الله الرحمن الرحیم.
و الحمد لله رب العالمین و الصلات و السلام علی سیدنا و نبیینا خاتم النبیین ابی القاسم محمد بن عبد الله و علی آله الطیبین الطاهرین و صحبه الأخیار المنتجبین و علی جمیع الأنبیاء و المرسلین.
السلام علیکم جمیعا و رحمت الله و برکاته.
در این روز که به واسطهی قرار داشتنش در ماه خداوند(عز و جل) و همچنین ده روز آخر ماه رمضان، آن را روزی عظیم و عالیقدر میدانیم ؛ روزی که امام خمینی(قدس سره) آن را روز جهانی قدس نامید ، میخواهم در فرصت موجود در رابطه با چند موضوع با شما سخن بگویم.
اول : این مناسبت ، روز جهانی قدس، ماهیت نبرد با دشمن و قضیهی فلسطین .
دوم : اظهارنظر دربارهی تهدیدهای هفتههای گذشتهی اسرائیل علیه به طور کلی لبنان و به طور خاص حزب الله ؛ مخصوصا تهدیدهایی که در کنفرانس هرتزیلیا شنیدیم . ان شاءالله به طور مفصل به این موضوع باز خواهم گشت.
سوم : شرایط امنیتی لبنان و حادثهی اخیر قاع و پیامدها و مسئولیتهایش.
از اولین موضوع آغاز میکنیم. میدانیم که پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ تحول بسیار بزرگی در شرایط منطقه و جهان ایجاد کرد. نظام شاه را که مزدور آمریکا ، خادم اسرائیل و از رهگذر رفتارهای شاه به معنای واقعی کلمه پلیس خلیج بود سرنگون کرد . اولین همپیمان اسرائیل در منطقه سرنگون شد . انقلاب اسلامی ایران پیروز شد . روابط با اسرائیل قطع شد . سفارت اسرائیل در تهران تعطیل و سفارت فلسطین افتتاح شد . همه چیز معکوس شد . نظامها و تاج و تختهای عربی همیشه برای حفظ وجود ، بقا و جایگاهشان به صورت علنی یا پنهانی به اسرائیل خدمت میکردند و برای برخورداری از حفاظت ایالات متحدهی آمریکا به اسرائیل نزدیک میشدند. امام خمینی آمد و از روز اول و در شرایطی که این نظام تازه به حفاظت و پوشش جهانی یا حداقل برادر ، بیطرفی جهانی نیاز داشت تا فرصت بیابد ، به سراغ این موضع اصولی ، عقیدتی و قطعی رفت ، رابطه را با اسرائیل قطع کرد، دیپلماتهای اسرائیل را بیرون کرد، سفارت اسرائیل را به سفارت فلسطین تغییر داد و سپس این روز ، آخرین جمعهی ماه مبارک رمضان را با تمام قداستی که مخصوصا نزد مسلمانان دارد به عنوان روز جهانی قدس انتخاب نمود ؛ آن را به عنوان روز جهانی کربلا ، نجف ، تهران یا یک موضوع ملی ایران برنگزید بلکه آن را به قضیهی امت، قضیهای دارای جنبهی انسانی، اسلامی و اخلاقی یعنی قضیهی قدس اختصاص داد .
اعلام این روز چندین هدف داشت . یکی از هدفها ، آنچنان که خود امام میگفت و ما در همهی سالگردهای پیشین تکرار میکردیم ، زنده نگهداشتن این قضیه در ذهن و ضمیر است تا ملتها و امت و مخصوصا مسلمانان روزهدار شبزندهدار آن را فراموش نکنند و بدانند این بخشی از تعهد ، عبادت ، نماز و روزهی آنهاست . زیرا امکان ندارد انسان مدعی پایبندی واقعی به دین الله(سبحانه و تعالی) باشد و رژیمی همچون اسرائیل را رها کند تا اماکن مقدس را اشغال ، به ملت فلسطین و ملتهای منطقه تجاوز ، علیه امت توطئه و در زمین فساد کند . پس برای این بود که در خاطر بماند و هر سال در چنین روزی امت و جهان را متوجه قضیه ، ملت و اماکن مقدس فلسطین ، هزاران اسیر و بازداشتی فلسطینی و عرب در زندانهای اسرائیل ، دردهای ملت فلسطین از جمله محاصره، فشارها و شرایط دشوار زندگی در غزه یا کرانهی باختری و دردهای ۱۹۴۸ و مهاجران در چهارگوشهی جهان کند . پس امروز روز یادآوری ، توجه به این مصیبت و ماجرای عظیم ، ترسیم مسیر و تعیین شفاف مسئولیتها دور از مناقشات دیپلماتیک و سیاسی است.
در این زمینه باید این موضوعات را یادآوری و بر آنها تأکید کنیم:
اول: حق روشنی که باید در چنین روزی ، روز جهانی قدس، با قدرت گفته شود : فلسطین از بحر تا نهر اشغال شده ، غصب شده و از اهالی و صاحبان قانونیاش دزدیده شده است و گذشت زمان ، شیء دزدیده و غارت شده را حتی اگر تمام جهان این موضوع را به رسمیت بشناسند ، به ملک مشروع و قانونی سارق و غارتگر تبدیل نمیکند به همین دلیل ، حکومت اسرائیل ، رژیمی غاصب ، اشغالگر ، دزد و غارتگر است و همهی اینها را با ترور به دست آورده . نباید این رژیم را به رسمیت شناخت ، تسلیمش شد و به او امتیاز داد و باید از صحنهی روزگار محو شود تا حق به طور کامل به اهالی و صاحبانش باز گردد.
در ماه الله ، ماه رمضان، ماه قرآن کریم ، ماه عبادت و ماه حق اگر کسی میخواهد از دین دم بزند یا آن را نقطهی عزیمت خود قرار دهد ، حق و دین این است و هر سخن دیگری فریب ، تحریف ، باطل ، ظلم و عبور از واقعیتهای دینی ، اخلاقی و ارزشهای انسانی و تاریخی است.
دوم: شاید برخی ملتها ، دولتها و حکومتها احساس ضعف کنند و بگویند ما ضعیف هستیم و نمیتوانیم بجنگیم و جبههها را بگشاییم . خیلی خب، ضعف در بدترین شرایط و وضعیتها نرفتن به جنگ را توجیه میکند اما تسلیم شدن به دشمن و به رسمیت شناختن و پذیرش و امضای هدیهی سرزمین به دشمن را توجیه نمیکند تا چه رسد به عادیسازی روابط با دشمن و برقراری روابط تجاری و دیپلماتیک و امنیتی با این دشمن و حتی بالاتر از آن ، توطئه در کنار او علیه مقاومان ، ایستادگان و سازشناپذیران . متأسفانه این آن چیزی است که امروز در سطح برخی نظامهای عربی در جریان است . تصور کنید ، کار به جایی رسیده است که برخی کشورهای عربی در انتخابات یکی از کارگروههای مهم سازمان ملل به اسرائیل رأی میدهند . به چه بهانه و دلیلی ؟ چرا ؟ خب ، تو ضعیف هستی و نمیتوانی بجنگی اما آن قدر ضعیفی که به رسمیت بشناسی ، تسلیم شوی ، رأی بدهی و جرمها و جنایتهای اسرائیل را در برابر جهان تطهیر و از آن دفاع کنی؟! هیچ منطق ، عقل ، دین و اخلاقی نمیتواند این رفتارها را توجیه کند. ما در روز قدس به همهی اینها میگوییم اسرائیل را به رسمیت نشناسید . به اسرائیل مشروعیت ندهید . اگر ضعیف و ناتوان هستید و اهل این نبرد سرنوشتساز و تاریخی نیستید آن را به نسلها و آینده بسپارید:«فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ- خدا به زودى جمعیتى را به عرصه مىآورد که دوستشان دارد و دوستش مىدارند. (مائده/۵۴)» قانونی الهی وجود دارد به نام استبدال و جایگزینی . اگر این نسل و نسل گذشته - البته نسل فعلی اینگونه نیست . برخی حاکمان و بعضی از این نسل اینگونهاند . - ناتوان ، ضعیف ، سرسپرده ، زمینگیر یا در اولویتبندی دچار اشتباه بودند خداوند(سبحانه و تعالی) بندگان مستضعف، مظلوم و رنجدیدهاش در فلسطین و این منطقه و اماکن مقدس و « سرزمینی که حاشیهاش را مبارک گردانیدیم » در دست این آدمکشهای صهیونیست فسادگر رها نخواهد کرد . این نسل را با نسل دیگری عوض خواهد کرد . نسلی شایسته ، توانا ، با صلاحیت و آمادهی آزادسازی خاک و اماکن مقدس و از بین بردن این غدهی سرطانی از پیکر و بدن این منطقه.
سوم: تنها راه . زیاد به صحبت و نظریهپردازی نیاز نداریم . وقایع و تجربهها از سال ۱۹۴۸ تا امروز بر این واقعیت صحه میگذارند که تنها راه موجود در برابر ملت فلسطین و ملتهای منطقه که آماج حمله ، تجاوز و اشغال برخی سرزمینهایشان و طمعورزی به بعضی سرزمینها و منابعشان توسط این رژیم هستند ایستادگی و مقاومت حتی در طولانیمدت است . مذاکرات به کجا منتهی شد ؟ به رسمیت شناختن اسرائیل ، بخشیدن بخش اعظم خاک فلسطین به اسرائیل ، فتح باب در برابر سرسپردگان عرب برای عادیسازی و برقراری روابط با اسرائیل، محاصرهی مقاومان و تحمیل سختترین شرایط حیات و زندگی بر ملت فلسطین و ملتهای منطقه . پس، راه روشن است. به شرح و استدلال منطقی و عقلی و آوردن شواهد تاریخی نیاز ندارد زیرا واقعیتهایی که ما و شما و چندین نسل در این منطقه از پیش از ۱۹۴۸ تا امروز درک کردیم بر این موضوع صحه میگذارند.
آنچه میخواهم در روز قدس به آن بپردازم ، شرایط کنونی است ؛ شرایطی که به آن رسیدهایم . بسیار جالب توجه است که این افراد همان افراد هستند . امروز چه رخ میدهد ؟ امروز میتوانیم بگوییم حد اقل در دو دههی گذشته تغییری به نام پروژهی مقاومت در منطقه آغاز شد . از جملهی پروژهی مقاومت در لبنان و فلسطین . خط مقاومت کم کم شکل گرفت . استوانههای این خط جمهوری اسلامی ایران و سوریه بودند . با همراهی بسیاری از ملتها و نیروهای زندهی منطقه و برخی کشورهایی که موضعشان کمی مثبت بود . گزینهی مقاومت کم کم در لبنان و فلسطین و در سطح منطقه پیروزیهای واقعی رقم زد . امروز چه رخ میدهد؟ در اوج پیشروی پروژهی مقاومت در برابر پروژهی صهیونیسم و اشغالگری اسرائیل در سطح امت و اراده ، فرهنگ و حمایت امت از جنبشهای مقاومت و در خلال تغییرات عظیمی که در منطقه رخ میداد شاهد هستیم کسی بار دیگر با قدرت وارد شد تا این خط و پروژه را زمینگیر و سرنگون کند . از دو راه وارد عمل شد:
اولین راه ، کشاندن همهی منطقه به جنگ ، رویارویی و فتنه به دلایل کاذب آزادی ، دموکراسی ، فرقهگرایی و مذهبگرایی . دشمنها ، تهدیدها و خطرات تازه اختراع کردند و امکانات انسانی ، مادی و نظامی عظیمی را به این جنگ تزریق نمودند . هدفشان از سویی زدن کشورها و جنبشهای مقاومت و از سوی دیگر فرهنگ و ارادهی مقاومت نزد ملتهای امتمان بود تا به جایی برسیم که همهمان نا امید شویم و تمام . دیگر چه کسی به فکر فلسطین ، اسرائیل ، ایستادگی در برابر اسرائیل ، قدس و … است . این یک راه که روی آن کار کردند و همچنان در حال کارند . همین لحظه که بنده با شما صحبت میکنم در حال کارند ؛ در سوریه ، یمن ، عراق و کشورهای دیگر جنگ به راه انداخته و در کشورهای بسیاری از جمله بحرین ، لیبی ، افغانستان ، پاکستان ، نیجریه ، اندونزی ، مصر و … فتنه ایجاد کردهاند .
دومین راه : گشایش درها به روی اسرائیل ، عادیسازی روابط ، دیدارهای علنی ، مسائل رسانهای ، رأی در سازمان ملل به نفع اسرائیل و تلاش برای دوست و همپیمان نمایاندن اسرائیل و این که اسرائیل امروز بخشی از جبههی مبارزه با تروریسم شده است ؛ تروریسمی که منظور از آن مقاومت و خط مقاومت است . خب ، امروز روی این کار میشود.
نکتهی قابل توجه آن است که اگر کمی به عقب برگردید و ابتدای قرن گذشته [ی میلادی] ، دههی ۲۰، ۳۰ ، ۴۰، ۵۰ و ۶۰ را بخوانید خواهید دید دقیقا همین نظامها و اجازه دهید بگویم همین عشیرههای حاکم بودند که از ابتدا کوشیدند راه را برای برپایی حکومت اسرائیل توسط آمریکا و بریتانیا باز کنند و در مقابل به تاج و تخت دست یابند . امروز همانها همچنان برای ماندن در مسند قدرت ، میجنگند تا درها در مقابل اسرائیل باز بمانند و با هرگونه احتمال مقاومت برخورد میکنند ؛ در گذشته در مصر یا در سوریه ، عراق یا هر جای دیگر . دقیقا همان معادله، همان ویژگیها و همان طرفها هستند و تاریخ خود را تکرار میکند . چند دهه پیش و در ابتدای قرن گذشته [ی میلادی] همینها بودند . با اسرائیل نجنگیدند ، اجازهی جنگ با اسرائیل را ندادند ، کمک کردند اسرائیل برپا شود ، عزم این امت را فرو نشاندند و وقتی ارتشها و دولتها برای مبارزه با اسرائیل قیام کردند علیه آنها توطئه کردند، با آنها جنگیدند و به بهانههایی مشابه امروز - نه دقیقا اینها ، نه دقیقا بهانهی فرقهگرایی - با هر مقاوم ، نژادگرا ، پانعرب و… جنگیدند . امروز نیز خود را در مقابله با خط مقاومت تکرار میکنند .
امروز در بسیاری از کشورهای جهان از جمله یمن ، بحرین ، سوریه ، عراق ، ایران ، نیجریه و … روز قدس را گرامی میدارند - بنده از این کشورها نام بردم زیرا یک ویژگی مشترک دارند - آیا تصادفی است که اگر به پشت اینها نگاه کنید ، اثر تازیانههای آنها یعنی نظام سعودی و آل سعود را خواهید یافت ؟ اگر پشت اینها را ببینید ، اثر تازیانههای آنها را خواهید یافت . آیا تصادفی است ؟ همانها با وجود همهی ظلمهایی که دیدهاند و تازیانههایی که آثارش را بر پشت خود دارند ندای قدس را سر میدهند . این مسئله جالب توجه است
در هر صورت پیامی که میخواهم امروز بدهم این است :
اول : همهی دستنشاندهها و خادمان منطقهای آمریکا و اسرائیل بدانند هر کاری بکنند باید از احتمال دست برداشتن جنبشها ، ملتها و نیروهای زندهمان از فلسطین ، قدس و ملت فلسطین نا امید باشند . دلیل ؟ آنچه امروز شاهدش هستید . همین یمن . یک سال و نیم است یمن درگیر جنگ بیامان است ؛ آن هم به نام اسلام ، اجازه دهید بگویم متأسفانه برخی آن را به نام اهل سنت میدانند و به نام حرمین شریفین . در این جنگ کودکان کشته میشوند . سازمان ملل بزدل به این موضوع اذعان کرد اما حرفش را با پول پس گرفت . سازمانهای حقوق بشر جهان به این موضوع اذعان دارند . آنچه در این یک سال و نیم در یمن واقع شد هولناک ، خطیر و فاجعه است اما آیا ملت یمن آمد و گفت ما به اسلام ، دین ، حرمین و شریفین ، امت ، فلسطین ، قدس و مقدسات کافر شدیم ؟ به هیچ وجه . گفتند ما به اسلام پایبندیم و این شما هستید که از آن دورید . ما به فلسطین ، قدس و ملت فلسطین پایبندیم و از آنها دست بر نخواهیم داشت . همین منطق در بحرین نیز وجود دارد . در نیجریه نیز همین منطق است ؛ نیجریه که ارتشش بر اساس همهی اطلاعات و اسناد به تحریک پادشاهی عربستان سعودی اقدام به قتل ۱۰۰۰ انسان و دستگیری رهبر و زعیم آنها کرد ، فقط به این دلیل که آنها در این خط و محور هستند . با این حال امروز برای ابراز وفاداری به کسانی که در اثر تحریک علیه شیخ زکزکی و گروهش در نیجریه به شهادت رسیدند ، بیرون آمدند . آنها نیز در روز قدس تظاهرات میکردند و مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل میگفتند ؛ درست همان شعاری که در صنعا ، تهران ، بغداد ، بیروت و دمشق هست . با این حال آنها دست برنداشتند . این یک پیام روشن است . با آتش ، آهن ، کشتار ، جنایت ، جنگ ، گمراهسازی رسانهای ، تحریک فرقهای و اتهامزنی نمیتوانید باعث شوید اهالی ، ملتها و دولتهای این خط از فلسطین دست بردارند ، قدس را فراموش کنند و اجازه دهند اسرائیل بر این خاک پربرکت و اماکن مقدس عظیم سلطه یابد و در منطقهی ما فسادانگیزی کند.
دوم : ملتهای عربی و اسلامی ما بیدار و از سلطهی رسانههای گمراهگر خارج شوند و در مورد واقعیت تحقیق کنند تا بدانند همهی آنچه امروز در منطقه تحت عنوان آزادی ، دموکراسی ، فرقهگرایی یا دفاع از فلان و فلان صورت میگیرد مبالغی دروغ است و هدف واقعی ، نابود کردن و تکه تکه کردن کشورها ، ارتشها ، جوامع ، ملتها ، جنبشهای مقاوم منطقه برای حفظ و بقای اسرائیل است.
اسرائیل سال ۲۰۱۱ در برابر قیامها و انتفاضههای مردمی منطقه از خطر وجودی تازهای سخن میگفت ، میخواست در تمام مرزهایش با مصر و اردن گردانهای تازه مستقر کند ، تظاهراتی که بسیاری از پایتختهای عربی را فراگرفته بود موجب فراگیر شدن هراس در اسرائیل شده و آن را بار دیگر در برابر خطر وجودی قرار داده بود . چه کسی اسرائیل را از این خطر وجودی خارج کرد ؟ چه کسی این تهدید علیه اسرائیل را به فرصت برای اسرائیل تبدیل کرد ؟ فرصتی که در کنفرانس هرتزیلیا از آن سخن گفت و ذیل موضوع بعدی دربارهی آن صحبت خواهم کرد.
سوم : راه مقاومت به موفقیت ، پیروزی و آزادسازی میرسد . راه مقاومت ، راه دشواری نیست . فقط به اراده و اصرار احتیاج دارد . ای ملتهای منطقه و ای ملت عزیز فلسطین ، نگاه کنید . همهی اتفاقات منطقه به کنار ؛ فقط نیروهای بشری، فداکاریها و توان مادی و لجستیکی که در سوریه و یمن خرج و بذل شد برای دهبار آزادسازی فلسطین کافی بود . ضعف ، ناتوانی و فقری در کار نیست . در این امت و ملتها و دولتهایش ارتش ، پول ، عقل ، فرمانده ، اراده و … لازم وجود دارد اما عدهای خادم آمریکا و اسرائیل همچنان بر گردهی این امت و ملتهای آن سوارند و نمیگذارند امت با اسرائیل بجنگد و هر بار که امت بیدار میشود ، انتخاب میکند و به راه میافتد ، جلویش را میگیرند و جنگهایی به او تحمیل میکنند تا وارد رویکردهای و میدانهای دیگر شود . هر میدان دیگری مهم نیست . مهم آن است که در عرصهی فلسطین نجنگید . در هر میدانی میخواهید بجنگید اما در میدان فلسطین نباید بجنگید . پس راه مقاومت ممکن است و به مقصد میرسد و همهی ملتهای جهان عرب و اسلام ما باید در مقابل آنان که جنگ میسازند ، تحمیل میکنند، بر ادامهی جنگها اصرار دارند ، در سوریه ، یمن ، بحرین ، لیبی یا هر کشور دیگری جلوی هر گونه درمان سیاسی را میگیرند و از جنبشهای تکفیری و تروریستی که اصولا با تفکر و در دامن و خانهی آنها شکل گرفتهاند حمایت میکنند ، بایستند . اگر امت چنین موضعی بگیرد این امکان وجود دارد که این جنگها و فتنه متوقف شود و همه به راه درست و صحیح و نبرد واقعی که قطعا میتوانیم همه با هم در آن پیروز شویم بازگردیم.
دومین موضوع که با موضوع اول نیز مرتبط است : کنفرانس هرتزیلیا . متأسفانه امسال کنفرانس هرتزیلیا با حضور عربها برگزار شد در حالی که موضوع کنفرانس ، امنیت ملی ، آینده و محیط استراتژیک اسرائیل است . ذلت ، خواری و سرسپردگری عربها به جایی رسیده است که رفتند و در چنین کنفرانسی حضور یافتند . مجبور بودید ؟ همچنین به نظر بنده گل سرسبد این کنفرانس نمایندهی اپوزوسیون سوریه بود . معنای این کار مشخص است . از همین الآن بشارت میدهد که این مخالفان که این نماینده مربوط به آنها بود سوریه را در چهارچوب کنفرانس هرتزیلیا میخواهند . در این کنفرانس صحبتهای بسیاری شنیدیم . قاعدتا بنده به تیترها بسنده میکنم زیرا میخواهم به تهدیدهایی که علیه لبنان صورت گرفت بپردازم . شاهد اسرائیلی کاملا متفاوت با اسرائیل سال ۲۰۱۱ بودیم. سال ۲۰۱۱ در کنفرانس هرتزیلیا صحبت از آن بود که اسرائیل در محیط استراتژیک بسیار خطرناکی به سر میبرد ، شرایطْ بسیار خطرناک است و الی آخر . نمیخواهم تکرار کنم . میرسیم به سال ۲۰۱۶. اسرائیل آسودهخاطر است و از فرصتهای تازه در رابطهی کشورهای عربی مخصوصا سعودی ، ویرانی ارتشهای عربی در سوریه ، عراق ، لیبی و … و تضعیف ارتشهای عربی برخی کشورها مانند مصر صحبت میکند و از این شرایط ارتشها و جوامع عربی و از این برنامهریزی برای جنگ خوشحال است . ناگهان در جنگ علیه تروریسم نیز سهیم شد. اما کدام تروریسم؟ در حالی که اسرائیل در مرزهای جولان با سلاح و پول از النصره و گروههای مسلح حمایت میکند، زخمیهایشان را میبرد و پول ، جیره و اطلاعات میدهد. خواهش میکنم به این نکته توجه کنید بسیار مهم و از دیگر موضوعات مهمتر است . زیرا سخنرانان این کنفرانس ، ژنرالها و فرماندهان فعلی و سابق امنیتی ، نظامی و سیاسی و مهمانان خارجی هستند. آنها از شکست داعش در سوریه شدیدا ابراز نگرانی کردند . چرا اسرائیل از شکست داعش در سوریه میترسد ؟ چرا اسرائیل میترسد خط مقاومت در سوریه پیروز شود ؟ خواهش میکنم اگر کسی هنوز شک دارد، برایش شفاف نیست یا دچار ابهام است کمی به خودش زحمت دهد و برای این که خوانش درستی داشته باشد و انتخاب و تصمیم صحیح بگیرد به سراغ این سخنرانیها برود . همهاش در رسانهها منتشر شده است . هر کس هم دوست دارد ما ترجمههای کامل کنفرانس هرتزیلیا و سخنرانیهایش را برایش میفرستیم . بگذارید ببینیم ارزیابی اسرائیل از اثرات استراتژیک و خطرات پیروزی محور مقاومت در سوریه و شکست داعش و گروههای مسلح چیست تا بدانید باید در کدام صف و جبهه بایستید . در هر صورت بسیار از ایران صحبت کردند.
قاعدتا آنچه بنده چند روز پیش گفتم ، چیز تازهای نبود . بعضی از مردم بهرهبرداری کردند و گفتند این اعتراف است. نه ، این اعتراف نیست ، یک صحبت قدیمی است . حضرت سید القائد(حفظه الله) و مسئولان جمهوری اسلامی خودشان علنا میگویند ما همهی جنبشهای مقاومت را با پول و سلاح حمایت و به این موضوع افتخار میکنیم . بله ، آنها جنبشهای مقاومت لبنان و فلسطین را حمایت میکنند.
همچنین داخل پرانتز در همین رابطه : اگر کسی پیدا شد و گفت حمایت از یکی از جنبشها یا سازمانهای فلسطینی به دلیل اختلاف یا موضعشان در مورد سوریه قطع شده است ، به هیچ وجه این طور نیست . کاملا نادرست است . موضع جمهوری اسلامی و همهی خط مقاومت و مشخصا حزب الله در این زمینه این است که درست است که ما در موضوع سوریه با برخی گروههای فلسطینی اختلاف نظر داریم ولی از آنها درخواستی نمیکنیم، به آنها فشاری نمیآوریم و با آنها در این زمینه وارد مناقشه نمیشویم . به آنها میگوییم شما آزادید هر موضعی که میخواهید بگیرید و خواهش ما این است که موضع ما را درک کنید . اما در موضوع فلسطین ، نبرد با اسرائیل و حمایت از ملت و مقاومت فلسطین اختلافی وجود ندارد . در هر صورت این داخل پرانتز بود.
همچنین یک تمرکز قابل توجه روی لبنان و مشخصا حزب الله لبنان وجود داشت . فکر میکنم بیشتر سخنان در مورد لبنان و حزب الله بود و این که چه تهدیدی محسوب میشود . چندین تهدید و ارعاب نیز مطرح کردند که میخواهم طی چند جمله به آنها بپردازم . میخواهم خطاب به اسرائیلیها بگویم و دوست دارم مردم بدانند : به نظر بنده در همهی تهدیدها و ارعابهایی که شنیدیم چیز تازهای در مورد وضعیت خودتان مطرح نکردید . بله، یک چیز جدید وجود داشت و آن پرحرفی بود . در گذشته و دهها سال پیش شما اینطور نبودید اما امروز بسیار بسیار بسیار صحبت میکنید . معتقدم این در زمینهی اسرائیلیان چیز تازهای است. اما غیر از این چه چیز تازهای وجود داشت ؟ گفتید ویران میکنیم . شما از پیش از ۱۹۴۸ در حال ویران کردنید. فلسطین ، لبنان ، سینا ، جولان و منطقه را نابود کردید . در تاریخ نزدیک هم در ۱۹۸۲، جنگهای لبنان ، ۱۹۹۳، ۱۹۹۶، ۲۰۰۰، جنگهای اول ، دوم ، سوم و مدتی پیش رمضان نوار غزه چنین کردید . پس چیز تازهای نیست . آمدهاید میگویید ما ویران میکنیم؟! همه میدانند . چرا کار دیگری غیر از ویران کردن بلد نیستید ؟ این چیز تازهای نیست . گفتید میکشیم . رژیم شما بر پایهی قتل است . ما را تهدید میکنید که میکشید ، سر میبرید و زنان و کودکانمان را آواره میکنید؟ دهها سال است این کارها را کردهاید و میکنید . از رژیمی مانند شما این بسیار طبیعی و قابل پیشبینی است . در این زمینه چه چیز تازهای وجود دارد ؟ گفتید ای حزب الله و ای فلانی - بنده را مخاطب قرار دادند - اگر بدانید ما چه اطلاعاتی از شما داریم فلان کار را میکنید . شاید شما از ما اطلاعاتی از دارید، در هر صورت باید داشته باشید زیرا سازمانهای اطلاعاتی بسیار قدرتمندی دارید ، هواپیماهای جاسوسی شبانه روز در لبنان فعالند و سازمانهای امنیتی خارجی همه در خدمت شما هستند . سی.آی.ای و سازمان اطلاعاتی آمریکا در لبنان برای شما نیرو میگیرد و بخشی از سازمانهای اطلاعاتی عربی نیز در خدمت شما هستند . بسیار طبیعی است. شاید حجم بالایی از اطلاعات دارید. چرا که نه ؟ اما این چه تفاوتی ایجاد میکند ؟ مگر سال ۲۰۰۶ دربارهی ما حجم بالایی از اطلاعات نداشتید ؟ نتیجهی جنگ چه شد ؟ چه کسی سال ۲۰۰۶ غافلگیری رقم زد ؟ ما یا شما ؟ شما جنگ معمولی خودتان را به نمایش گذاشتید : بمباران ، ویرانی ، مهاجرت اجباری ، حمله به روستاها ، زدن پلها و تأسیسات زیربنایی . همان کاری که معمولا انجام میدهید . اما این مقاومت بود که سال ۲۰۰۶ غافلگیری رقم زد . در مورد ما اطلاعات زیادی نداشتید ؟ در هر صورت این نکتهی اول .
دوم : چیز تازه آن است که ما از شما چه اطلاعاتی داریم ؟ حجم اطلاعات ما از اسرائیل ، ارتشش و ظرفیتها و توان آن ، نیروگاههای برق ، پتروشیمی و هستهای ، کارخانههای هستهای ، کانونهای اقتصاد ، ترکیب روانی ، ذائقهها ، فضا و جبههی داخلی مهم است . آنچه امروز مهم است ، این نیست که شما از ما چه میدانید ؟ مهم این است که ما به عنوان یک جنبش مقاومت از شما چه میدانیم ؟ شاید اولین طرف مقاومت یا طرف عربی در نبرد با اسرائیل باشیم که این حجم عظیم اطلاعات از این دشمن و نقاط قوت و ضعف و ظرفیتها ، توان و شیوهی شکستش را در اختیار داریم. آنچه تازه است این است . اما این که شما از ما اطلاعات دارید که تازه نیست. یا مثلا این که ای فلانی - خطاب به من تا بترسم - در جنگ آینده میخواهیم تو را بکشیم! عجب ، نه این که در جنگ قبلی نمیخواستید بکشیدم . این حرف تازهای است؟ در جنگ گذشته برای کشتن فلانی و فلانی مرتکب جنایت نشدید ؟ شبانه روز برای کشتن فلانی و فلانی تلاش نمیکردید ؟ این جنگ میان ما برقرار است . به همین دلیل بنده معتقدم در این کنفرانس عظیمی که عربها نیز افتخار دادند و در آن حاضر شدند، از جانب اسرائیل در مورد ما چیزی تغییر نکرد.
بله ، چیزهای تازه دست ماست . این سخن خطاب به دشمن اسرائیلی است و البته دوستان تا بدانند . آنچه امروز و در این برهه نزد ما و در جهان عرب تازه است این است : امروز مقاومتی در برابر اسرائیل وجود دارد که از اراده و نظریهی جنگی برخوردار است . امروز افرادی در برابر شما قرار دارند که مانند بردگان شما را به رسمیت نمیشناسند یا از شما نمیگریزند ، با شما جنگیدند و شما را شکست دادند ، شبانه روز برای رو در رو شدن با شما آمادگی کسب میکنند ، از شما و سرورانتان نمیترسند و هراس به دل راه نمیدهند و از توان انسانی و نظامی واقعی که خود را بر شما و نقشهها ، آموزشها ، رزمایشها ، جبههی داخلی ، تجهیزات و تسلیحات شما تحمیل کرد برخوردارند . بله ، تازه اینهاست . تازه این است که تمام اسرائیل در هرتزیلیا میایستد و اذعان میکند با وجود همهی این ویرانیهایی که منطقه را فراگرفته است ، یک قدرت واقعی به نام حزب الله وجود دارد و از اراده ، ایمان ، نظریه و توان ایستادگی ، پایداری ، نبرد ، رویارویی ، پاسخگویی تهدید با تهدید و هراس با هراس و مقابله به مثل برخوردار است . حزب الله از استواراندیشی ، عزم ، اطمینان ، ایمان و توکلی به خداوند ( سبحانه و تعالی ) برخوردار است که این امکان را به او بخشیده . همهی این سخنان بیهودهای که در هرتزیلیا میگویید هیچ چیزی را تغییر نمیدهد.
ما ملت شما را میشناسیم و شما ملت ما را میشناسید . ما مردم شما را میشناسیم و شما مردم ما را میشناسید . ما سربازان شما را میشناسیم و شما مجاهدان ما را میشناسید . ما امکانات عظیم شما را میدانیم و شما نیز از امکانات ما باخبرید ؛ امکاناتی که اگر با مجاهدان ، ملت ، ایمان و توکل ما به خداوند (سبحانه و تعالی) جمع شود ، چیزی جز شکستهای بیشتر برای شما و پیروزی بیشتر برای ما را پیشبینی نمیکنیم . خیلی خب ، از هرتزیلیا به همین مقدار بسنده میکنیم تا مقداری زمان برای شرایط امنیتی لبنان که قطعا امروز بحث بسیار مهمی است و همهی لبنانیها را به خود مشغول کرده، بماند . قطعا دوستان و عزیزان ما در منطقه به آنچه در کشور ما میگذرد توجه دارند.
از حملههای انتحاری اخیر گروه داعش علیه قاع و ساکنانش آغاز میکنم . بدون شک این حملهها و تحولات در برههی اخیر ، در همهی سطوح بسیار خطرناک بودند . قاعدتا ما همچون همهی لبنانیها این تجاوزها و حملههای تروریستی را محکوم کردیم ، به خانوادهی شهیدان تسلیت گفتیم ، با اهل قاع و همهی منطقه به همدردی پرداختیم ، در کنارشان ایستادیم و این را وظیفهی اخلاقی ، بشری ، ملی و دینی خود به شمار آوردیم . البته این نیز روشن است که خداوند ( سبحانه و تعالی ) به همه لطف کرد و خطرات بزرگتر را دور ساخت . بگذارید از اینجا آغاز کنم . به بحثهای گذشته که به نظرم مردم لبنان جز برخی افراد لجوج ، تا حد زیادی از آن عبور کردهاند ، باز نمیگردم . به واسطهی واقعیتهای میدانی، برای همه روشن و اثبات شده است که هدف حمله ، شهرک و اهالی قاع ، شهرک مسیحینشین واقع در بقاع ، بوده . این را برای جهان عرب گفتم تا بدانند ما داریم در مورد چه روستایی صحبت میکنیم . فارغ از همهی تحلیلهایی که ممکن است بعدها در مورد چرایی این موضوع ارائه شود، ثابت شد که این شهرک و اهالی آن هدف حمله بودهاند . تحلیلهای بسیاری نوشته و گفته شد که الآن نمیخواهم واردشان شوم . فقط میخواهم از یک زاویه که برای بحثمان مفید است به موضوع بپردازم . همچنین فکر میکنم به واسطهی تحقیقات امنیتی جاری ، در آیندهی نزدیک ، بعضیها خواهند فهمید چه کسی مدیر و کارفرمای این انتحاریها بوده و آنها را عمدا و با قصد قبلی به قاع فرستاده است . وقت این موضوع خواهد رسید و در موردش صحبت خواهد ش د. همچنین بیان این نکته مفید است که: بله ، همهی اطلاعات و اطلاعات ما نیز میگویند این افراد از اردوگاههای پناهندگان بخش صنعتی قاع نیامده بلکه برای تصحیح تصور میگویم : از سرزمینهای عرسال آمده بودند . بله ، میتوانید بگویید از داخل سوریه آمده بودند اما از کجایش ؟ از سوریه به قاع پرت شدند ؟ یا در سرزمینهای عرسال و نزد داعشی که در آنجا حضور دارد توقف کردند ؛ داعشیهایی که خورد و خوراک، پول و نیازهایشان به دستشان میرسد و فرماندهانش میآیند و میروند و برخی از نیروهای سیاسی لبنان به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای این حضور مسلحانهی تروریستی در سرزمینهای عرسال پوشش ایجاد میکنند . آنها در سرزمینهای عرسال توقف کردند و مدت زیادی در انتظار انجام وظیفهای که بر عهدهشان گذاشته شده بود ، آنجا ماندند . باید در ماه رمضان کاری انجام میدادند زیرا آنها دین را غلط میفهمند و ماه رمضان را مناسبت این کار میدانند . یعنی ماه رحمت برای آنها ماه قتل است . به همین دلیل عجله داشتند و میخواستند خودشان را به قبل از عید برسانند و مناسک دینیشان را انجام دهند زیرا ما به جایی رسیدهایم و در برابر دینی قرار داریم که میکشد برای این که بکشد. هدف دیگری غیر از کشتن ندارند . ذیل همین موضوع، به این مسئله باز خواهم گشت. در هر صورت همهی اینها، این را نشان میدهد. بنده در مورد این شرایط امنیتی و تازهی قاع و بحثهایی که در کشور صورت گرفت میخواهم بسیار کوتاه به سه موضوع اشاره کنم:
اول: بعضیها تعجب کردند و پرسیدند چرا قاع و اهالی قاع هدف قرار گرفتند ؟ گناهشان چیست ؟ چه کردند ؟ چه اشتباهی کردند ؟ زیرا همیشه وقتی گروههای مسلح به لبنان تجاوز و بمبگذاری میکنند و خودروهای بمبگذاریشده میفرستند توجیهی دارند . در مورد هرمل، نبی عثمان، برج البراجنة و رایزنی و سفارت ایران قابل درک است . میگویند حزب الله به سوریه رفت و جنگید و ما بیچارگان و مظلومانْ اهالی هرمل، نبی عثمان، ضاحیه و… را شایستهی دریافت پاسخ میدانیم زیرا شما محیط حیاتی حزب اللهی هستید که برای جنگ با «انقلابیها» به سوریه رفته است. خب ، چرا «انقلابیها» آمدند و شما را با تجاوز به قاع و اهالیاش غافلگیر کردند ؟ اشکالی ندارد، بگذارید روشن و بیپرده صحبت کنیم. اهل قاع شیعه نیستند. البته اتفاقا چند خانوادهی شیعه آنجا حضور دارند اما قاع یک شهرک مسیحی است. اهالی قاع تقریبا محیط حیاتی حزب اللهی که در سوریه با «انقلابیان» میجنگد نیستند ، جنگجو به سوریه نفرستادهاند و شهرداری قاع به لحاظ سیاسی به خط مخالف [ما] منتسب است و حامی «انقلابیان» سوریه است . خب ، چرا به قاع آمدند ؟ قطعا بعضی از مردم میخواهند پاسخهایی بدهند . به این نتیجه رسیدهاند که برای کامل کردن بخش اول بگویند دلیلش این است که به مسیحیها فشار بیاورند تا آنها نیز به حزب الله فشار بیاورند که از سوریه عقبنشینی کند. خیلی خب ! بگذارید از حادثهای که چند روز پیش رخ داد یعنی سه انفجار انتحاری در فرودگاه آتاتورک استانبول استفاده کنیم . بنده الآن میخواهم با آرامش در مورد واقعیتها صحبت کنم. به نظریهها و سخنرانیهای حماسی کاری نداریم . سه انتحاری از داعش - این حرف بنده نیست ، نخست وزیر ترکیه گفت از داعش بودند و تابعیت و هویتشان را تعیین کردند - به فرودگاه آتاتورک در استانبول حمله کردند. استانبول یک شهر بزرگ و پر اهمیت گردشگری و پایتخت اقتصادی ترکیه است. در زمانی که دولت ترکیه به واسطهی شرایط اقتصادیاش و نیاز به گردشگری و… خودش را [در تحسین روابط] کشته است و در زمینهی اسرائیل از موضوع غزه کوتاه میآید و از پوتین عذرخواهی میکند و … داعش میآید و فرودگاهش را میزند . و میدانیم زدن فرودگاه استانبول برای اقتصاد، گردشگری و الخ ترکیه یعنی چه. چرا ؟ بنده میخواهم از جناح مقابل در لبنان این سؤال را بپرسم . نمیخواهم این سؤال را در سطح امت مطرح کنم . بگذارید در مورد لبنان صحبت کنیم . کمی قاع را کنار بگذارید . چرا داعش فرودگاه استانبول را زد ؟ جواب لبنانیها را بدهید . بنده پاسخ را به شما میگویم . میدانیم که ترکیه در سوریه به اپوزوسیون و «انقلابیها» حمله نکرده ، با آنها مبارزه نکرده ، برای مقابله با آنها نیرو نفرستاده و در القصیر ، قلمون ، زبدانی ، شام ، حمص و امروز در حلب با آنها جنگ آغاز نکرده است و برعکس به لحاظ سیاسی مسئولیت آنها را بر عهده میگیرد ، با نظام سوریه میجنگد و مخالفت میکند، مرزهایش را برای دهها هزار جنگجو که از همه جای جهان آمدهاند باز کرده و هنوز هم مرزهایش باز است، سلاح، مهمات و اموال خلیج همه از ترکیه وارد میشوند، بیمارستان در اختیارشان گذاشته ، پناهندگان را پذیرفته است ، نفت داعش را ترکیه میفروشد و فروشش را تسهیل میکند ، ترکیه هر کاری میتوانسته برای داعش کرده است . چرا ؟ ضمن این که این اولین عملیات داعش در ترکیه نیست تا فقط در استانبول دنبال دلیل باشیم . پیش از آن در آنکارا ، استانبول و برخی شهرهای مرزی نیز عملیات کردند و دولت رسمی ترکیه ، نه ما ، گفت کار داعش است . بعضی اعضای ترک داعش نیز در انجام این عملیاتها سهیم بودند . چرا ؟ خب ، به لحاظ سیاسی نباید عملیات کنند . برادر ، دین و اخلاق را کنار بگذارید ، به لحاظ عقلی و منطقی وقتی یک حکومت در کنار شما ایستاده ، میجنگد ، مرزهایش را برای شما باز کرده، به شما کمک مالی میکند و هر کاری خواستید برایتان کرده ، نباید این کار را بکنید . چرا خودتان را آنجا منفجر میکنید ؟ میدانید چرا ؟ مشکل در عقاید داعش است . قاعدتا عقاید داعش همان عقاید النصره و همان عقاید تشکیلات القاعده و همان عقاید تکفیریان است . کسی نگوید داعش چیزی غیر از النصره است . و البته همان عقاید… میدانید چه کسی است ؟ رسانههای سعودی را نگاه کنید . امروز در سعودی قیامت به پا شده است. میدانید چرا ؟ چون دو برادر پیدا شدهاند . آنها میگویند داعشی هستند . اما داعشی دیگر یعنی چه؟ یعنی داعش آنها را سازماندهی کرده است ؟ آنها هم همین تفکر را دارند : تفکر وهابی که هر کسی را به سادهترین دلایل تکفیر میکند و فتوای وجوب یا جواز قتلش را میدهد و میگویند اگر بکشیدش ثواب میبرید حتی اگر پدر و مادرتان باشد . این عقیده باعث میشود دو برادر سعودی پدر و مادرشان را بکشند - دین ، قرآن و ماه رمضان این است ؟ - و میخواستند برادر کوچکشان را نیز بکشند که الآن در بیمارستان است و وضعیتش خطرناک است و فرار کردهاند . شاید گرفته باشندشان نمیدانم . چرا ؟ میگویند اینها داعشی بودند . یعنی داعش به آنها گفته است پدر و مادر و برادر خود را بکشید ؟ یا این فرهنگی که شما نسلها را در پادشاهی عربستان سعودی بر اساس آن پرورش میدهید و داعش آن را به عراق و سوریه برد و امروز در مناطق تحت سلطهی القاعده، النصره و داعش تدریس میشود و آن را به افغانستان، پاکستان و برخی دیگر از مناطق جهان میکشانید ؟ این را گفتم تا بدانید چرا در استانبول آدم میکشند . زیرا نزد داعش و به نظر داعش، رجب طیب اردوغان کافر است حتی اگر از خود خلیفهی عثمانی بسازد ، حزب عدالت و توسعه کافرند حتی اگر خود را یک حزب اسلامگرا بدانند و دولت و ارتش و ملت ترکیه کافرند زیرا در انتخابات شرکت میکنند . به نظر داعش هر کس در انتخابات شرکت کند کافر است و میتوان او را کشت . ماه رمضان است و اینها میخواهند جهاد کنند و به بهشت بروند و این ملت هم که کافرند! این که این ملت کمکشان میکنند یا نمیکنند برای آنها مهم نیست . اینها جزئیات دنیوی است ! این یک فرهنگ است . نمیخواهیم بفهمیم ؟ بچهها برای من اطلاعات آوردهاند که در کویت یا سعودی یک نفر میخواسته پدرش را بکشد ، یک نفر زنگ زده به پلیس گفته است بیایید من را قبل از این که پدر و مادرم را بکشم بگیرید ! یکی برادرش را کشته و… اینها نتیجهی چیست ؟ نتیجهی این فرهنگ . یک مثال برایتان بزنم تا بدانید به نظر وهابیها چه کسی کافر است . یکی از بزرگترین مفتیان وهابی - نمیخواهم نام ببرم تا کسی نگوید شما میخواهید مشکل درست کنید - میگوید : هر کس بگوید زمین به دور خورشید میچرخد کافر است . هر کس میگوید زمین به دور خورشید میچرخد کافر است . خب ، همین دلیل ساده کافی است . بنده میگویم زمین به دور خورشید میچرخد . در مدرسه این را به ما یاد دادهاند ، به لحاظ علمی ثابت شده، دانشمندان نجوم و فیزیک هم همین را میگویند، امروز تقریبا اجماع بشر بر این است که زمین به دور خورشید میچرخد . افرادی هم به فضا رفتهاند، دیدهاند ، تحقیق کردهاند و نظام ارتباطاتی و علوم هوا فضای روی زمین همه بر این اساسند . خب ، من هم این را قبول دارم . یک عالم وهابی… عالم نه ، مفتی و شیخ اکبر و اعظمشان میگوید : این فرد کافر است. خب شما که همهی جهان را تکفیر کردید . یعنی اگر کسی مسلمان باشد ، بگوید محمد رسول الله است ، روزه بگیرد ، نماز بخواند ، نماز شب بخواند ، زکات بدهد ، در راه خدا بجنگد ولی به این نتیجه برسد که بله ، به لحاظ علمی زمین به دور خورشید میچرخد ، کافر است! خیلی خب. باید توبه داده شود یا کشته شود! این ادامهی فتواست . اینها فتوای علما و مفتیهای وهابی سعودی است . این شخص در سعودی مفتی رسمی است. خب ، شما این فرهنگ را به افراد میآموزید و فتوا میآورید که اگر چنین و چنان بود پدر و مادر خود را بکشید و افراد با سادهترین کار تبدیل به مشرک ، کافر و محارب میشوند و آنها را میکشید و سر میبرید . پس ، ای ملت لبنان ، ای همهی فرقههای دینی و نیروهای سیاسی ، قبل از این که به لحاظ سیاسی بحث کنید چرا داعش هشت انتحاری، هشت جوان را آورد [به این فرهنگ توجه کنید] . اگر خدا بلا را دور نکرده بود و این بچهها نایستاده بودند ، هشیاری به خرج نداده بودند و اهالی قاع با حکمتدانی و مسئولیتپذیری رفتار نکرده بودند ، اینها میخواستند با اهل قاع چه کنند؟ هشت انتحاری ممکن بود با اهالی قاع چه کنند ؟ با این فرض که افراد دیگری نبودند ، نرسیدند ، برگشتند یا … زیرا برخی اطلاعات در این زمینه وجود دارد . در هر صورت چه قرار بود رخ دهد ؟ این ماجرا پیش از سیاست به این تفکر و فهم مرتبط است . اینها فرهنگ و دینشان کشتار است . پیامبر کجا گفته است : ذبح را برایتان آوردم. پیامبر رحمت که خداوند دربارهاش میگوید : « وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ- و ما تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم . (انبیاء/۱۰۷) » میگوید : ذبح را برایتان آوردم ؟ پیامبری که قریش با او جنگیدند ، او و اصحابش را آزار دادند و کشتند ، سمیه و عمار را کشتند و شکنجه کردند ، هجرت دادند ، بیرونشان کردند و زندگیشان را سیاه کردند وقتی مکه را فتح کرد از هیچ کس انتقام نگرفت و گفت : « بروید شما آزادشدگانید . » دین این پیامبر ، ذبح را برایتان آوردم ، است؟ دین این پیامبر کشتار است؟ در هر صورت مشکل و دلیل اساسی این است. در زمینهی سیاست شما میتوانید هر چیزی را مطرح و هر طور میخواهید تحلیل کنید و راحت باشید. این اولین موضوعی که دوست داشتم به آن بپردازم.
دوم : بعضی از مردم کشور گفتند شما رفتید در سوریه ، القصیر ، قلمون ، زبدانی ، رشتهکوههای شرقی ، دمشق و … جنگ پیشدستانه انجام دادید تا اینها نیایند ولی آنها آمدند پس جنگتان شکست خورده است . این مغالطه ، ساده کردن موضوع و - عذر میخواهم - نادانی است . میدانید تفاوتش چیست ؟ تفاوتش این است که اگر این جنگ پیشدستانه نبود و آنها همچنان در سرتاسر سرزمینهای عرسال ، همهی مرزهای ما ، القصیر ، قلمون و زبدانی مستقر بودند هر روز شاهد هشت انتحاری در شهرک های لبنانی بقاع ، شمال و همه جا بودید . به جای هر یک ماشینی که دستگاههای امنیتی و ما هر یکی دو ماه کشف میکنیم، هر روز شاهد دهها خودرو بودید که وارد شهرکها ، شهرها و روستاهای لبنان میشوند . این تفاوت نیست ؟ این نتیجه نیست ؟ این که هر چند ماه عملیات انتحاری انجام شود یا هر روز چند عملیات انتحاری انجام شود تفاوتی ندارد ؟ منطقه را ببینید . اینها آشفتهاند و انگیزه دارند ، تعداد زیادی انتحاری دارند ، پول دارند و همهی پولهایشان از خلیج است ، خودروهای بمبگذاریشده دارند و انگیزهی ایمانی دارند . موضوع را برای مردم ساده نکنیم و مغالطه ننماییم . اگر تلاش طاقت فرسای ارتش لبنان ، دستگاههای امنیتی و جنگ پیشدستانهی مقاومت و ارتش لبنان نبود ، لبنان با این همسایگان وحشی که پدر ، مادر ، برادر ، عمو و دایی خود را میکشند ، در بدترین وضعیت بود . با چنین فرهنگی که در استانبول که آنها را کمک و حمایت میکند و مرزهایش را باز میکند دست به کشتار و انفجار میزند ، ۴۲ نفر را میکشد و صدها نفر را زخمی میکند هیچ چیز نمیتواند خطرشان را از لبنان دور کند . جنگ پیشدستانه و تلاش ارتش لبنان و مقاومت در رشتهکوههای شرقی و مرزهای سوریه و تلاشهای داخلی در لبنان بود که جلوی وقوع این حوادث خطرناک را گرفت و میگیرد .
سومین موضوع که از این مسیر میخواهم واردش شوم : بله ، ممکن است نفوذی صورت بگیرد و کسی داخل شود . در بخش سوم میخواهم به لبنانیها بگویم کسی هراس به دلتان نیاندازد و نگوید شرایط امنیتی لبنان بسیار خطرناک است ، به زودی امنیت فرو میپاشد و لبنان دچار فاجعهی امنیتی شده است . چنین چیزی وجود ندارد . نادرست است . با وجود همهی آنچه در منطقهی ما رخ میدهد ، شرایط امنیتی داخلی لبنان حد اقل از اکثر کشورهای جهان سوم بهتر است . بار دیگر میگویم به برکت تلاشهای ارتش لبنان، همهی دستگاههای امنیتی و البته نیروهای سیاسی و مردم که همکاری میکنند . ما نیز میکوشیم در حد ظرفیتهای موجودمان تلاش و کمک کنیم . همهی اینها در حال انجام است . خود این موضوع که دستگاههای امنیتی هر چند وقت یک بار یک دستگاه ، مجموعه و کمربند انفجاری پیدا میکنند یعنی امنیت تحت کنترل است . بله ، در کشور تسلط امنیتی وجود دارد . امنیت در لبنان تحت کنترل است . هیچ دلیلی برای ترس و وحشت از این که الآن گردشگری ، کشاورزی ، اقتصاد ، سفرها و آمد و شدها چه خواهد شد وجود ندارد . برعکس ، این باید اطمینان را زیاد کند . بنده لبنانیها و همهی ملتهای منطقه را به اطمینان به امنیت ، دستگاههای امنیتی و ملت لبنان فرا میخوانم ؛ ملتی که به امنیت و ثبات و کشف این مجموعهها ، هستهها و شبکهها کمک میکند . اگر به نسبت بسنجیم ، امروز با بسیاری از کشورهای جهان قابل مقایسه نیست . اگر در قاع نفوذی صورت گرفت طبیعی است . چه کسی میگوید همه چیز ۱۰۰٪ بسته است ؟ همین ترکیه ، یک کشور بزرگ و پر اهمیت با ارتش ، دستگاههای امنیتی و عضو ناتو است و از اپوزوسیون سوریه حمایت میکند اما گرفتار انفجار است . همین فرانسه ، بلژیک ، آمریکا و روسیه . اینها کشورهای بزرگ و عظیمی هستند که دهها دستگاه امنیتی دارند که از قدرتمندترینها در جهانند . اما همچنان این احتمال وجود دارد کسی نفوذ کند ، وارد شود و … . حتی میدانید که اگر جنگ پیشدستانه تکمیل شده بود ، همین موضوع قاع هم رخ نمیداد . اما شما جو کشور را میبینید که موضوعات چگونه مدیریت ، مقایسه و دیده میشود . اگر عملیات نظامی در این سرزمینها کامل شده بود ، به مرزها رسیده بودیم ، ارتش لبنان در مرزها مستقر شده بود و اهالی روستاها بیدار بودند بله ، ممکن است حتی حادثهی قاع نیز رخ نمیداد ؛ چه این که مردم داخل لبنان بیدارند . بنده به اطمینان به توان لبنان در کنترل ، تسلط و برقراری امنیت فرا میخوانم و هیچ دلیلی برای ترس و وحشت وجود ندارد .
ممکن است کسی بگوید شما چرا شب قدر را در مجتمع سید الشهداء(ع) لغو کردید ؟ معنایش این نیست که شرایط بسیار خطرناک است ؟ نه . تفاوت دارد . ما شب قدر را در مجتمع سید الشهداء(ع) لغو کردیم اما آن را در صدها مسجد لبریز از مردم و تحت حفاظت برگزار کردیم . اگر شرایط دچار فروپاشی شده بود ، شب قدر در همهی مسجدها لغو میشد . این یک . ضمنا مجتمع سیدالشهداء(ع) ممکن است به خودی خود یک هدف باشد ؛ تا چه رسد که یک تجمع بسیار بزرگ نیز وجود داشته باشد . برادران آمدند و گفتند اقدامات امنیتی که باید از ساعت چند تا چند انجام دهیم ، ساکنان منطقه را بسیار به زحمت میاندازد . یعنی باید اقدامات فوق العادهی صورت بگیرد . امروز و در زمینهی روز قدس نیز همین طور . در کمال صراحت : میتوانستیم تدابیر امنیتی بیاندیشیم و مجتمع سیدالشهداء(ع) و مراسم را حفاظت کنیم اما برای ساکنان منطقه، خودمان و مردم بسیار زحمت داشت . از خودمان پرسیدیم نمیتوانیم مناسبت را به شیوهی دیگری غیر از حضور مردم در این مکان که شاید یک هدف باشد، برگزار کنیم . چون اینها هدفهای مشخصی دارند که میخواهند به آنها برسند و بزنندشان . عقل میگوید مشکلی نیست . بنده برنامه را تعطیل میکنم یا عقب میاندازم . چه اشکالی دارد؟ اما این نشانهی آن نیست که خوانش ما از شرایط امنیتی لبنان این است که فروپاشی رخ داده . به هیچ وجه . بنده مسئولانه به شما میگویم شرایط تحت کنترل است و شبانه روز با جدیت لازم پیگیری میشود . بله ، همانطور که چند سال قبل گفتیم - ولی گفتند شما ما را وارد مهلکه کردهاید و سپس خودتان از ما میخواهید استراتژی تدوین کنیم - میگوییم ما به استراتژی ملی مبارزه با تروریسم نیازمندیم. باید از خم این کوچهها ، این که هر کداممان پنبهی دیگری را بزند ، بگوید تو حق داری و حرفت منطقی است یا … خارج شویم . برادر ، امروز شهیدانی وجود دارند و مردم و بعضی روستاها در معرض تهدیدند . حق با من باشد یا با شما تفاوتی ندارد ، این تهدیدها علت خود را دارد . لبنان برای مبارزه با تروریسم به استراتژی رسمی ملی نیاز دارد . آن روز مینشینیم و از این زاویه به همهی موضوعات و جنبهی بشری ، اخلاقی ، ملی و قانونی موضوع پناهندگان ، اردوگاهها ، سرزمینهای مرزی و … میپردازیم .
در هر صورت بنده میخواهم همهی این بخش را با سخنی خطاب به عزیزانمان در بقاع شمالی و مخصوصا اهالی قاع که در روزهای گذشته با این مصیبت مواجه شدند ، به پایان ببرم . میخواهم از طرف حزب الله و میتوانم جنبش امل را به حزب الله و همهی اهالی بقاع که عزیزان، همسایگان و هممرز با شما هستند ، اضافه کنم و به آنها بگویم : قاع برای ما مثل هرمل است . رأس بعلبک مثل بعلبک است . موضوع را فقط فرقهای و مذهبی نبینید . فاکهه مثل نبی عثمان است . عرسال مثل لبوه است . همهی عزیزانمان در بقاع ، خانواده و مردم ما هستند . حکومت و همچنین ما و مردم در قبالشان مسئولیت داریم . وقتی دیگران از مسئولیتشان شانه خالی میکنند مردم باید مسئولیت خودشان را بر عهده بگیرند . ما خانواده ، همسایه و یک پیکر هستیم و سرنوشتمان مشترک است . اجازه نخواهیم داد هیچ کس به شما تعرض کند . به هیچ وجه اجازه نخواهیم داد در این منطقه به هیچ عنوان ، بهانه و دلیلی هرگونه عملیات مهاجرتدهی انجام شود . اصولا ارتش و دستگاههای امنیتی لبنان مسئول هستند و همگی ما با آنها و پشت سرشان و اگر بخواهند پیش رویشان هستیم و با چشمان و مژگانمان - چنان که سید عباس میگفت - از همهی منطقه ، اهالیاش ، تک تک شهرکها ، تک تک خانهها و تک تک حومههای این منطقه حفاظت میکنیم . این تعهد ملی ، انسانی ، اخلاقی ، دینی و خط ماست . این امانت امام عظیم و کبیرمان، امام سید موسی صدر است ؛ خداوند او و برادارن و عزیزانش را به سلامت باز گرداند . پس مردم آن منطقه باید آرامش داشته باشند . آنچه رخ داد ، دردناک بود اما نباید کسی به سوی ترس ، نگرانی ، مهاجرت و تجدید نظر دربارهی حضور در منطقه براند . باید بمانیم و پایداری ، ایستادگی و همکاری کنیم . ما میتوانیم . به سادگی میتوانیم این تروریستها را شکست دهیم . تا این لحظه در همهی نبردهایمان آنها را شکست داده و دور کردهایم . بله، ما میتوانیم این کار را انجام دهیم. آنچه مهم است همکاری ، همدردی ، وحدت ملی و البته در درجهی اول حکومتی است که مسئولیتش را بر عهده بگیرد . اگر حکومت مسئولیتش را پذیرفت ما در کنار و پشت سرش و هر جا که خواست پیشاپیشش هستیم . اما کاملا مثل همیشه : ما زیاد به انتقادها و شعارها کاری نداریم . وقتی موضوع به خون ، زندگی ، بقا و جلوگیری از مهاجرت مردم میرسد آمادهایم بدون هیچ تردید، دستهبندی و تبعیضی مسئولیت را بر عهده بگیریم. این نیز پیامی بود که دوست داشتم امروز بدهم.
در پایان و در روز قدس ما به واسطهی صبر ، ایستادگی ، پایداری و فداکاری تمام منطقه امیدواریم این هجمهی تکفیری تروریستی شکست بخورد و محور مقاومت عافیتش را به دست بیاورد و اسرائیل بار دیگر در یکی از سالهای آینده در کنفرانس هرتزیلیا از خطر وجودی در اطرافش صحبت کند ؛ زیرا اسرائیل به عنوان یک موجود غیر عادی، جرثومهی فساد، غدهی سرطانی و باطل محض، آیندهای در این منطقه ندارد. این وعدهی خداوند است.
و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.