دانلود نور

محتواهایی ک ما رو از تاریکی ب نور میاره . ان شاء الله .

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معارف اسلامی» ثبت شده است

حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره): عنایت خدا به اهل بیت (ع)

در باب مسئلۀ کربلا وقتی آن جریان تمام شد و اسرا را آوردند و در شام بودند، یزید لعنت الله علیه مجلسی درست کرده بود. او عدّه‌ای را هم دعوت کرده و دروغ‌هایی گفته بود مبنی بر اینکه اینها خارجی هستند و به اصطلاح، این دروغ ها را در اذهان جا انداخته بود.


یک روزی در مجلسِ یزید لعنت الله علیه که ظاهراً در مسجد بود، خطیبی را بالای منبر فرستاد که شروع کرد به گفتن مزخرفاتی در مورد ستایش کردن از معاویه و یزید و از آن طرف نکوهش کردن و ذمّ امام علی(ع) و امام حسین(ع).


امام زین العابدین(ع) هم نشسته بود، به یزید لعنت الله علیه فرمود: اجازه بده من هم خطبه بخوانم. یزید لعنت الله علیه اجازه نداد. حضرت اصرار کرد. یزید مجبور شد؛ چون در تاریخ دارد که تحت فشار افکار عمومی در جلسه قرار گرفت که حالا چیزی نمی شود.


به نظرم این گونه بود؛ چون درست خصوصیات آن یادم نیست حتّی معاویه بن یزید؛ یعنی پسر خود یزید هم برگشت به بابای خود گفت: حالا چه می شود او خطبه بخواند؟! جوانی است و برود مقداری صحبت کند؛ بگذار برود.


دقّت کنید این جا موضوع حسّاس و سرنوشت سازی است. وقتی امام زین العابدین(ع) بالای منبر رفت و بعد از حمد و ثنای خدا شروع کرد به اینکه خداوند به ما شش چیز عنایت کرده و به ما به چند مورد فضیلت داده است: «أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَهَ وَ الْفَصَاحَهَ وَ الشَّجَاعَهَ وَ الْمَحَبَّهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ…»: خدا علم به ما علم، حلم، شجاعت، فصاحت، بزرگواری و محبّت در دل های مؤمنان عنایت کرده است.


بعد حضرت شروع کرد گفت که ای مؤمنین! خدا به ما این ها را عنایت کرده است. دقّت کنید که آن،ستایش از خود نبود، بلکه حضرت به خدا نسبت داد؛ یعنی خدا به ما عنایت کرده و ما را فضیلت داده است؛ یعنی مربوط به من نیست.

۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دانلود نور

توحید صفاتی از نگاه شهید مطهری. برگرفته از کتاب جهان بینی توحیدی.

توحید صفاتى‏

توحید صفاتى یعنى درک و شناسایى ذات حق به یگانگى عینى با صفات و یگانگى صفات با یکدیگر. توحید ذاتى به معنى نفى ثانى داشتن و نفى مثل و مانند داشتن است و توحید صفاتى به معنى نفى هر گونه کثرت و ترکیب از خود ذات است.

ذات خداوند در عین اینکه به اوصاف کمالیّه جمال و جلال متّصف است، داراى جنبه‏هاى مختلف عینى نیست. اختلاف ذات با صفات و اختلاف صفات با یکدیگر لازمه محدودیّت وجود است. براى وجود لایتناهى همچنان که دومى قابل تصوّر نیست، کثرت و ترکیب و اختلاف ذات و صفات نیز متصوّر نیست. توحید صفاتى مانند توحید ذاتى از اصول معارف اسلامى و از عالى‏ترین و پراوج‏ترین اندیشه‏هاى بشرى است که بخصوص در مکتب شیعى تبلور یافته است. در اینجا فقط به بخشى از یک خطبه نهج البلاغه که هم تأییدى بر مدّعاست و هم توضیحى براى این بخش است، اشاره مى‏کنیم. در اوّلین خطبه نهج البلاغه چنین آمده است:

الحمد للّه الّذى لا یبلغ مدحته القائلون و لا یحصى نعماءه العادّون، و لا یؤدّى حقّه المجتهدون، الّذى لا یدرکه بعد الهمم، و لا یناله غوص الفطن، الّذى لیس لصفته حدّ محدود و لا نعت موجود ...

سپاس ذات خدا را، آنکه ستایش کنندگان نتوانند به ستایش او برسند و شمار کنندگان نتوانند نعمتهاى او را برشمارند و کوشندگان نتوانند حقّ بندگى او را ادا نمایند، آنکه همّتها هر چه دور پروازى کنند کنه او را نیابند و زیرکیها هر اندازه در قعر دریاهاى فطانت فرو روند به او نرسند، آنکه صفت او را حدّ و نهایتى و تغیّر و تبدّلى نیست ...

در این جمله‏ها- چنانکه مى‏بینیم- از صفات نامحدود خداوند یاد شده است.

بعد از چند جمله مى‏فرماید:

کمال الاخلاص له نفى الصّفات عنه لشهادة کلّ موصوف انّه غیر الصّفة و شهادة کلّ صفة انّها غیر الموصوف‏ فمن وصف اللّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه ...

اخلاص کامل، نفى صفات از پروردگار است، زیرا موصوف گواهى مى‏دهد که ذاتش غیر از صفت است و صفت گواهى مى‏دهد که او چیزى است غیر از موصوف، و هر کس خداوند را به صفتى توصیف کند، ذات او را مقارن چیز دیگر قرار داده و هر کس خدا را مقارن چیزى قرار دهد ... الى آخر.

در این جمله‏ها، هم براى خداوند اثبات صفت شده است (الّذی لیس لصفته حد محدود) و هم از او نفى صفت شده است (لشهادة کلّ صفة انّها ...) از خود این جمله‏ها معلوم است که صفتى که خداوند موصوف به آن صفت است صفت نامحدود به نامحدودیّت ذات است که عین ذات است، و صفتى که خداوند مبرّا و منزّه از اوست صفت محدود است که غیر ذات و غیر از صفت دیگر است. پس توحید صفاتى یعنى درک و شناختن یگانگى ذات و صفات حق.


۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دانلود نور